برچسب : روزنوشت, نویسنده : myblackpencil بازدید : 15
برچسب : انتخاب, نویسنده : myblackpencil بازدید : 9
گیفت های عید غدیر هم مونده...
فردا هم کلی باید در مورد اینکه از زندگی راضی هستم یا خیر حرف بزنم...
این از دو تا طرح من
و اینم از طرح نصفه
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 42
برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 25
دیروز بعد چند روز استرس باهام حرف زدی...ازت گلایه کردم که من نگرانت میشم بفهم.
تو گفتی نگرانیت بهم آرامش میده...دل وامونده من به درک؟
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 29
بهت انداختم نکنه با چند نفر همزمان قرار میذاری...
این بار اولت نیست...
ازدیروز ترس برم داشته که مبادا در موردت اشتباه کردم...
امروز هم مثل دیروز انقدر با مردم فهیم ایران در مورد ثامن صحبت کردم که دیگه رمقی واسم نمونده...
خدا شلیعه ساز جماعت رو به راه راست هدایت کنه... پدرمون دراومد...
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 12
حالا که بعد از حدودا 10 ماه همه جوره بهم میگه دوستم داره ترس اینکه اشتباه باشه منو گرفته!!!تردید دارم...
با اینکه خیلی دوستش دارم نمی تونم بهش بگم....گذاشتم اولین دوستت دارمو روز تولدش بهش بگم...
اما چرا دچار تردید شدم؟؟؟؟
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 10
مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 8
مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 9
مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....
+تردید...برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 9