+تردید

ساخت وبلاگ
دیشب یه طرح جدید زدم و بعدش طرح کوئیلینگ رو در آوردم... کلی کار عقب مونده زبان دارم اما حوصلشو ندارم... فیلم در تاریکی LightOut رو دیدم...باید الان به report تبدیلش کنم... نوشته شده در جمعه بیستم مرداد ۱۳۹۶ساعت توسط | +تردید...ادامه مطلب
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : روزنوشت, نویسنده : myblackpencil بازدید : 15 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 3:31

امروز یک شعر قشنگ شنیدم شاعرش آقای مجید سمیعیهمیخوام واسه کارت عروسیم این شعر رو بذارم (آرزو بر کهنسالان عیب نیست:))))))) به من آهسته بگو عشق سلام چه خبر از غم دنیادل من خسته نباشینفست گرم ودلت شادمبادا که از این رنج برنجیکه جهان گشته پر از دردبه من آهسته بگو نیست جهان جای قشنگیبگذار هرچه بدی هست در این خاک بماندمن و تو رهگذر کوچه ی عشقیمو همین بس که تورا دوست بدارمنکند خسته شوی یا که ببازیمن کنار +تردید...ادامه مطلب
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : انتخاب, نویسنده : myblackpencil بازدید : 9 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:20

دوباره دو طرح جدید زدم ...یکیش هم نصفه کاره است...

گیفت های عید غدیر هم مونده...

فردا هم کلی باید در مورد اینکه از زندگی راضی هستم یا خیر حرف بزنم...

این از دو تا طرح من

و اینم از طرح نصفه

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 42 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:20

یه شایعه مخرب چه کرد با ما!!! #ثامن سرجاشه و هیچ مشکلی نداره اما گویا یه عده فقز به دنیال تخیلیه عقده هاشون هستند و ...خیلی خسته ام از دیروز انقدر با مردم صحبت کردم که دیگه تواناییشو ندارم...همکارم بعد از پایان هر مکالمه با هر مشتری گریه میکرد و میگفت چرا سایر بانکا اینطوری کردند...چرا نفع و سود یک +تردید...ادامه مطلب
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 21:54

یه مدته هر روز برات نامه می نویسم اما برات نمیفرستم.

دیروز بعد چند روز استرس باهام حرف زدی...ازت گلایه کردم که من نگرانت میشم بفهم.

تو گفتی نگرانیت بهم آرامش میده...دل وامونده من به درک؟

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 21:54

دیروز یهو دلم ریخت... تو با اینکه ازم پرسیده بودی شغلم چیه ولی نمیدونستی....

بهت انداختم نکنه با چند نفر همزمان قرار میذاری...

این بار اولت نیست...

ازدیروز ترس برم داشته که مبادا در موردت اشتباه کردم...

امروز هم مثل دیروز انقدر با مردم فهیم ایران در مورد ثامن صحبت کردم که دیگه رمقی واسم نمونده...

خدا شلیعه ساز جماعت رو به راه راست هدایت کنه... پدرمون دراومد...

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 21:54

واقعا این چه خصلتیه که من دارم؟یا شایدم دختر جماعت داره

حالا که بعد از حدودا 10 ماه همه جوره بهم میگه دوستم داره ترس اینکه اشتباه باشه منو گرفته!!!تردید دارم...

با اینکه خیلی دوستش دارم نمی تونم بهش بگم....گذاشتم اولین دوستت دارمو روز تولدش بهش بگم...

اما چرا دچار تردید شدم؟؟؟؟

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 10 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 21:54

مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:58

مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:58

مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مدادرنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....

+تردید...
ما را در سایت +تردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myblackpencil بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:58